نقطه . بیست و هفت

چه دلم گرفته از هوای آلوده ی این شهر 

من دلم تو می خواهد 

و هوای پاک نفس هایت 

چگونه به تمام دنیا بفهمانم نفس کشیدنم سخت می شود ؛ تنگ می شود؛ 

چگونه بایدم گفت که تو باید کنارم باشی تا هوای تازه برای نفس کشیدن داشته باشم؟! 

پ ن : تنگ می شود بیش از حد این روزها دلم... 

هرچه بیشتر باشی؛ و نباشی؛ سخت تر می شوند روزهایم...

نظرات 2 + ارسال نظر
مهتاب یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 ساعت 23:05 http://moonlight-m.blogsky.com

وقتی می‌فهمی عاشق شدی که می‌بینی دوست نداری بخوابی، چون واقعیت شیرین‌تر از رویاهایت شده است...(فکر کنم از شکسپیر)

قلندر جمعه 15 اردیبهشت 1391 ساعت 20:18 http://osyanemotlagh.persianblog.ir

این بغض را مرهمی جز باران نیست ...ای آسمان مددی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد